Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-03@20:18:30 GMT

اینستاگرام دشمن‌سازی یا ثروت‌سازی!؟

تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۷۲۳۳۱

اینستاگرام دشمن‌سازی یا ثروت‌سازی!؟

پرسه زنی در اینستاگرام بی‌آنکه هدف خاصی هم در پی آن باشد از عادات همه ما و مردم سایر جوامع است. در واقع بخشی از زندگی به این فضا منتقل شده است. اگر قبل از این عصر، زمان انسان به دو وقت «خواب» و« بیداری» تقسیم می‌شد؛ اما امروز، در اوج تاسف باید گفت که زمان به سه بخش «بیداری»،«خواب» و«مجازی» تقسیم می‌شود که بخش آخر، یعنی مجازی گوی سبقت را از دو بخش دیگر ربوده و حتی بخشی اعظمی از زمان بیداری و زمان خواب را نیز به خود اختصاص داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایسنا، عزیزالله محمدی در یادداشتی در کیهان نوشت: اخیرا همزمان، هم از سوی شبکه‌های ماهواره‌ای و هم در فضای «اینستاگرام» طرحی در حال اجرا است که به‌طور علنی اعلام می‌شود بودجه و ثروت ایران صرف کشورهایی مثل عراق، سوریه، لبنان، یمن و فلسطین می‌شود و در رویکردی متفاوت و جدید، در نقطه مقابل، عنوان می‌گردد که ثروت کشورهای حوزه مقاومت برای قدرت نظامی و آبادانی ایران صرف می‌شود. برجسته ساختن این طرح به‌ویژه در اینستاگرام از طریق یک عملیات روانی پرحجم با تولید محتویات خاص به پیش می‌رود که بسیار قابل تامل است.

عملیات روانی، بخشی از جنگ ترکیبی است که با موضوعات مختلف و در سناریوهای متفاوت از دهه‌های قبل برای تضعیف ایران اسلامی در دستور کار دشمنان مردم ایران قرار داشته و با ورود به عصر «دنیای مجازی» و دانش «شبکه‌های اجتماعی» به هر بهانه‌ای و در هر بزنگاهی با هزینه‌های کمتر و سهل‌الوصول‌تر به‌ویژه در اینستاگرام مورد استفاده آنان قرار می‌گیرد.

همان‌طور که بارها اشاره شده، در این بین جامعه هدف به‌طور عمده و خاص جوانانی هستند که شاید دانش و آگاهی کافی از پیشینه تاریخی نداشته و اساسا امکان دارد به هر آنچه که از فضای مجازی دریافت می‌کنند قانع شوند و با همان دریافت تقطیع شده و یا صورت‌بندی شده بخواهند واکنش و یا قضاوت داشته باشند.

پرسه زنی در اینستاگرام بی‌آنکه هدف خاصی هم در پی آن باشد از عادات همه ما و مردم سایر جوامع است. در واقع بخشی از زندگی به این فضا منتقل شده است. اگر قبل از این عصر، زمان انسان به دو وقت «خواب» و« بیداری» تقسیم می‌شد؛ اما امروز، در اوج تاسف باید گفت که زمان به سه بخش «بیداری»،«خواب» و«مجازی» تقسیم می‌شود که بخش آخر، یعنی مجازی گوی سبقت را از دو بخش دیگر ربوده و حتی بخشی اعظمی از زمان بیداری و زمان خواب را نیز به خود اختصاص داده است.

متاسفانه باید گفت؛ هر کدام از ما به نحوی در این ورطه بی‌انتها به سر می‌بریم و بی‌آنکه بدانیم به کدامین سو خواهیم رفت همچو تخته‌ای روی موج و یا چون کشتی افتاده در گرداب، گاه اختیار از دست می‌دهیم و در مدار بی‌نهایت ذائقه و سرگرمی عمر خویش را به بهای اندک می‌فروشیم.

تقابل فرهنگی، امروز از تقابل نظامی نیز در بین قدرت‌های سنتی و قدرت‌های نوظهوری مثل ایران بالاتر است و اساس تقابل‌ها بر مبنای تسلط فرهنگی و ارزشی صورت می‌گیرد و اموری مثل امور نظامی در جهان، دیگر ثابت‌کننده قدرت مطلق هیچ ابر قدرت و کشوری نیست.

جهان امروز با عبور از دنیای دو قطبی آمریکا و شوروی و نیز با گذر از جهان تک قطبی آمریکا در شرایطی قرار دارد که تمام صاحب‌نظران، جهان را جهان چندقطبی می‌نامند و در این چند قطبی امکان دارد قطبین قدرت هر کدام دارای یک وجه یا چند وجه از قدرت باشند که به همین دلیل نمی‌توان هیچ کشوری را قدرت مطلق نامید.

به‌طور مثال قدرت اقتصادی و یا جمعیت کشورهای مثل چین و هند و یا قدرت سنتی روسیه و یا قدرت نظامی آمریکا هر کدام وجوهی از قدرت هستند که بدون در نظر گرفتن قدرت فرهنگی نمی‌توانند اطلاق به قدرت کامل شوند.

ایران اسلامی امروز، هم بر مبنای قدمت باستانی خود و هم، بر مبنای ‌آموزه‌های اسلامی آنچنان سرشار از وجه غالب فرهنگی و ویژگی‌های تمدنی است که به راحتی با انتشار همین وجه غالب خود در منطقه، تبدیل به قدرت جهانی اگر نگوییم؛ اما به راحتی می‌توان گفت که تبدیل به قدرت اول منطقه شده است.

ایران، پس از پایان جنگ تحمیلی هشت ساله با رویکرد گفتمان سازی ادبیات و سیره رزمندگان و شهدا، به‌صورت چراغ خاموش توانست مکتب دفاع مقدسی خود را در منطقه گسترش بدهد و برای تکمیل این موضوع با وجود دشواری‌ها و به رغم همه تحریم‌های مالی و نظامی و تسلیحاتی، دانش ساخت تجهیزات و تسلیحات راهبردی و کاربردی خود را افزایش داد تا در روز مبادا همانند دوران دفاع مقدس و روزهای آغازین جنگ دستش از توان دفاعی خالی نماند.

رویکرد تقویت بنیه دفاعی ایران کم کم دشمنان دیرینه و خبیث منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را برانگیخت؛ اما دیگر دیر شده بود و تا به خودشان آمدند ایران قدرت موشکی خود را هم به لحاظ برد و هم به لحاظ دقت در اصابت به هدف به رخ کشید و در حالی‌که از خشم دندان‌های خود را می‌ساییدند هر روز توطئه‌ای و نقشه‌ای جدید روی هم سوار کردند تا مانع از رشد توان و قدرت نظامی و موشکی ایران شوند.

نفوذ ایران در منطقه و مبارزه حرفه‌ای با داعش -که به طرق مختلف از سوی ثروتمندان و قدرتمندان و حتی صاحبان تکنولوژی حمایت می‌شد- و کسب پیروزی‌های متوالی در این مبارزه، دشمنان را به سمت و سویی کشید که به‌طور آشکارا علاوه‌بر ایجاد موانع خاص بین‌المللی و محدودیت‌های پر پیچ وخم، رو به تخریب وجه شخصیتی ایران در داخل آورده‌اند تا بدین ترتیب از قدرت موشکی و توان نظامی آن بکاهند.

تحکیم و تقویت تحریم‌های اقتصادی و مالی با هدف فشار بر ایران، گام اول تضعیف توان دفاعی و موشکی ایران بود که البته از بدو انقلاب موجود بوده و در هر برهه به بهانه‌های واهی بر آن افزوده شده؛ اما در این مقطع زمانی به دلیل موضوعات هسته‌ای پر دامنه شد و اسم تحریم‌های فلج‌کننده به خود گرفت- که منکر تاثیرات این نوع تحریم‌ها در اقتصاد نمی‌شویم- و ویژگی این تحریم‌ها ارتباط مستقیم با نیازهای روزمره و سفره مردم بود تا بدین‌وسیله التهابات اجتماعی نیز خلق شود و حاکمیت تحت فشار مردم تن به خواست آنها بدهد.

خلق موضوعات تشنج آفرین برای جامعه به‌ویژه در یک دهه گذشته و در سال‌های اخیر با استفاده از شبکه‌های بی‌نهایت ماهواره‌ای فارسی زبان معاند و با استفاده از بستر سکوی پر مخاطب «اینستاگرام» امری بود که از دل اندیشکده‌های غربی برآمده بود و همواره با ایجاد یاس و ناامیدی و نفرت پراکنی و ایجاد شکاف‌های مختلف طبقاتی، قشری، قومی، طایفه‌ای و مذهبی تلاش دارند تا جامعه در کنار تحمل فشارهای تحریم به حدی از عصبانیت و خشم برسد که در صورت بروز کوچک‌ترین اتفاقی شعله آتش خشم جامعه و حاکمیت را بسوزاند.

طی چند سال اخیر که پیروزی‌های جبهه مقاومت در صحنه‌های مختلف نبرد بر میزان عصبانیت جبهه غربی، عبری و عربی افزوده و دشمنی‌های آنها را از صورت‌های پنهان به وجه آشکار و علنی رسانده؛ یکی از راه‌های تاثیرگذاری آنها بر جبهه‌های نبرد و توان عملیاتی و موشکی و نظامی ایران، انحراف اذهان عمومی داخلی و ایجاد مطالبه‌گری غیرمعمول است که این مطالبه‌گری نیز مبتنی بر فشار اقتصادی و موضوعات معیشتی حاصل از تحریم‌های فلج‌کننده طراحی شده.

خط خبری و گزارش‌های شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان معاند با پیوند زدن موضوع معیشت مردم به بودجه نظامی و همین طور گروه‌های مقاومت تلاش دارد تا جامعه را ابتدا مقابل حاکمیت قرار دهد و سپس از توان نظامی و قدرت موشکی و پشتیبانی ایران نسبت به گروه‌های مقاومت بکاهد.

در مرحله اول این سناریو جامعه ایران بسیار فلاکت بار و ناامیدکننده و غرق در فقر نمایش داده می‌شود که هیچ نقطه مفری از این فلاکت برای آن وجود ندارد و در مرحله بعد، پرداختن به قدرت نظامی گروه‌های تحت حمایت ایران است که ذکر می‌شود با بودجه مردم ایران به این سطح از قدرت رسیده‌اند در حالی‌که مردم ایران خود نانی برای خوردن ندارند.

مرحله سوم و بسیار تاثیرگذار این سناریو نمایش زندگی لاکچری و مجلل و شاد و پرزرق و برق مردم همین کشورها (سوریه، لبنان، فلسطین و یمن) است که دقیقا در مقابل زندگی مشقت بار مردم ایران گذاشته می‌شود و ناخودآگاه مخاطب جوان اینستاگرام را که توان تحلیل نیز ندارد در مقام قضاوت قرار می‌دهد و مسلم است که قضاوت این جوان پرسه زن اینستاگرام در قیاس این دو تصویر با یکدیگر چه خواهد بود.

اما! آیا ماجرا به همین جا ختم می‌شود؟ خیر! بعد از نخ نما شدن این سناریو همان‌گونه که در طول تاریخ به اثبات رسیده و روباه پیر(انگلیس) آن را در شکل‌های مختلف به اجرا درآورده؛ «اختلاف بینداز و حکومت کن»، سیاستی است که می‌تواند برای آنها همیشه مثمرثمر بوده و بیشترین نتیجه را به‌همراه داشته باشد. توجه انگلیس به شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان نشان از تداوم این سیاست روباه پیر است که هیچ‌گاه از استراتژی اصیل خود به‌ویژه نسبت به ایران نمی‌خواهد دست بردارد. تا به دیروز و قبل از آشکار شدن و نخ نما شدن ایجاد دوگانه معیشت و امنیت برای مردم، رویکرد این شبکه‌ها و تولید محتوای اینستاگرام بر این محور بود که بودجه و ثروت ایران برای کشورهای مقاومت هزینه می‌شود؛ اما به تازگی موج جدیدی از محتویات زیبا را در اینستاگرام می‌توان دید که دقیقا برعکس این موضوع را نشان می‌دهد؛ با این تفاوت که این بار ایران و تهران بسیار زیبا و رو به رشد و ثروتمند به مخاطب نشان داده می‌شود؛ اما! نکته قابل توجه آن است که عموما زبان نوشتاری این تصاویر (کپشن و یا عکس نوشته) و یا تولیدکنندگان آن عربی است که در انتهای این تصاویر زیبا از ایران و تهران می‌گویند: ایران با پول کشورهای ما زیبا شده است.

و گویا این دقیقا سناریوی جدیدی است که اینستاگرام در ذیل اهداف غربی، عربی و عبری می‌خواهد جوامع و مردم کشورهای حوزه مقاومت و ایران در نقطه مقابل هم قرار دهد و به این ترتیب مانع کسب پیروزی‌های جدید و مانع افزایش توان نظامی و دفاعی ایران شود؛ در واقع این نوع تولید محتوا بیانگر «دشمن سازی از درون» به شیوه نامرسوم دشمنان است که دقت نظر سیاستگذاران و متولیان حوزه فضای مجازی و اجتماعی و نیز شورای عالی فرهنگی و ستاد کل نیروهای مسلح را می‌طلبد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: فلسطين سوريه اينستاگرام عزیز الله محمدی جنگ تحميلي ستادكل نيروهاي مسلح دنیای مجازی شورای عالی فرهنگی يمن داعش فلسطين سوريه آمريكا لبنان قدرت نظامی مردم ایران ماهواره ای تحریم ها شبکه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۷۲۳۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ایران دارای سلاح هسته‌ ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟

علیرضا سلطانی؛ اعتماد

در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالش‌های سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمه‌ها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی و خارجی افزایش یافته است.

تامل در اظهارنظرها و دیدگاه‌های مطرح شده نشان می‌دهد كه مخالفت‌ها و مقاومت‌ها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگ‌تر شده است.

بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی خطرناك تلقی می‌كردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاح‌های متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگ‌تر و مخرب‌تر برای منطقه، به این درك و صرافت افتاده‌اند كه یكی از مهم‌ترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقه‌ای است.

این توازن با توجه به بهره‌مندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هسته‌ای، تنها بر محور سلاح هسته‌ای شكل می‌گیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریع‌تر و فوری‌تر به سلاح هسته‌ای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.

این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریه‌های امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقه‌ای و حتی بین‌المللی بسیار افزایش یافته است.

این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته‌ای مجاب كرده است .  

با لحاظ شرایط اخیر منطقه‌ای می‌توان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی در قبال پرونده هسته‌ای ایران دچار تغییرات جدی شود .

غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هسته‌ای ایران را با استفاده از روش‌های غیرنظامی مانند تحریم‌های اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هسته‌ای ایران با وجود هزینه‌های سنگین اقتصادی و توسعه‌ای آن به مرحله‌ای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونه‌ای كه می‌توان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.

از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هسته‌ای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هسته‌ای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.

تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریم‌ها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالش‌ها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.

بنابراین اقدام نظامی به‌رغم اشاره‌های مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی برای یك دوره میان‌مدت دور از انتظار است.

در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هسته‌ای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها می‌تواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هسته‌ای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.

این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .  

ایران هسته‌ای به‌طور عام و ایران دارای سلاح هسته‌ای به‌طور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیج‌فارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هسته‌ای ایران به كار گرفته‌اند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقه‌ای شدن بسیار بالایی دارد، می‌تواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقه‌ای از نوع هسته‌ای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .

از سوی دیگر رهبران قدرت‌طلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانه‌ای برای مسلح شدن به سلاح هسته‌ای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.

در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هسته‌ای را سال‌هاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصه‌های جدید قدرت دارد، با بهره‌گیری از بهانه ایران دارای سلاح هسته‌ای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایت‌های غرب و امریكا، گام در مسیر هسته‌ای شدن و دراختیار داشتن سلاح هسته‌ای گذاشته و با هزینه‌ای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .

مساله‌ای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سال‌های اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هسته‌ای ایران، گام‌های عملی به صورت مخفیانه برداشته‌اند. بنابراین می‌توان گفت به لحاظ منطقه‌ای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقه‌ای آن (توازن قدرت منطقه‌ای) درصدد كنار آمدن با آن و مهم‌تر بهره‌گیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .

 این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقب‌ماندگی‌های سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانون‌های رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقه‌ای و بالا بدون شدت تنش‌های ایدئولوژیك درون منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، فاقد ظرفیت‌های فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوری‌های مربوطه و خصوصا سلاح هسته‌ای بوده و نباید وارد رقابت هسته‌ای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.

بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هسته‌ای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم می‌سازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرت‌های بزرگ به سلاح هسته‌ای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .

این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاح‌های هسته‌ای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هسته‌ای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه می‌كند.

در اختیار داشتن فناوری سلاح هسته‌ای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.

از زمان دستیابی بشر به سلاح هسته‌ای، جهان امن‌تر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولت‌ها به این صرافت و عقلانیت رسیده‌اند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هسته‌ای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هسته‌ای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.

این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هسته‌ای، تندروترین و رادیكال‌ترین دولت‌ها را نیز رام می‌كند. برخلاف تصور رایج، بهره‌مندی قدرت‌های منطقه‌ای خاورمیانه از سلاح هسته‌ای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین می‌كند.

این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیت‌های امنیتی منطقه‌ای، فروكش كردن سطح چالش‌های سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانون‌های اجتماعی و فرقه‌ای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینه‌های ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هسته‌ای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقب‌ماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم می‌سازد.

 انتظار برای خاورمیانه هسته‌ای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هسته‌ای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد  بود. 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • عملیات «وعده صادق» قدرت ایران را به نمایش گذاشت
  • ایران قدرت فرماندهی خود را در عملیات وعده صادق به نمایش گذاشت
  • چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • چرا ایران دارای سلاح هسته‌ ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • سردار رادان: دشمن با تمام توان درحال از بین بردن حجاب است
  • دریادار سیاری: دسترسی به دریا یک منبع بسیار مهم برای تولید قدرت و ثروت است
  • حماس : پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی معادله جدیدی ایجاد کرد
  • عملیات وعده صادق ظهور قدرت اراده ملت ایران بود
  • توانمندی دفاعی ایران از نگاه غرب؛ از فتوشاپ تا تغییر محاسبات
  • مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت